برخی از خدمات بهداشتی پایه مانند آزمایشات منظم پزشکی، پرستاری و کمک¬های اولیه باید برای تمامی کارگران موجود باشند – به ویژه اگر طبیعت کاری طوری باشد که مشکلات خاص بهداشتی به دنبال داشته باشد. این امکانات پایه باید در تمامی اوقات موجود باشند – مانند شیفت¬های شب – به ویژه وقتی که آزمایشات منظم پزشکی یا دیگر شیوه¬های مراقبت¬های پزشکی در دسترس نباشند. آزمایشات پزشکی چه موجود باشند و چه نباشند، باید خدمات مشاوره/آموزش جهت اطلاع از عوامل خطر و الگوها و شیوه¬های بهینة کاری برای همه وجود داشته باشند. البته در کشورهای در حال توسعه – و در سازمان¬هایی که با رقابت فشرده مواجهند – هزینه¬های مراقبت¬های بهداشتی عموماً به عنوان یک موضوع «تجملاتی» تلقی می¬شوند. در برخی مواقع، می¬توان با استخدام کادر پزشکی در قالب یک کنسرسیوم که هزینه¬های آن میان چند سازمان/ صنعت مستقر در یک منطقه تقسیم می¬شوند، امکانات/مراقبت¬های پزشکی/خدمات درمانی را در اختیار کارگران قرار داد.
ممکن است برخی کشورها دارای قوانینی باشند که سازمان¬ها را ملزم می¬سازند تا سطوح خاصی از خدمات بهداشتی یا مراقبت¬های پزشکی را ارایه نمایند. البته، یک کار مولدتر (بر اساس حسن نیت) ارایة خدمات پزشکی و مراقبتی بر مبنای قراردادهای جمعی است تا نیازمندی¬های قانونی. همچنین ممکن است برنامه¬های بهداشتی مرتبط با کار با برنامه¬های بهداشت عمومی رایج هماهنگ شوند لذا هزینه¬ها میان بخش خصوصی و سازمان¬های دولتی تقسیم می¬شوند.
قوانین نیروی کار و قوانین کار
قوانین نیروی کار نیازمند توجهی بیشتری هستند زیرا رعایت آنها فشار بیشتری را بر سازمان¬ها وارد می¬کند. این امر بدان دلیل است که علیرغم توسعة قوانین، وظایف خاص مرتبط با کار هنوز هم یک مشکل مستمر در قبال خطراتی (بالقوه) هستند که ایمنی و سلامت کارکنان را تهدید می¬کنند. قوانینی که به این طریق تصویب شده¬اند به دنبال تضمین رعایت التزامات قانونی ضمیمه به آنها هستند. البته در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، با علم به اینکه هیچ گونه بازرسی نظارتی انجام نمی¬شود، چنین قوانینی نقض می¬شوند. این امر شاید به دلیل نبود یک نهاد مسئول است یعنی اینکه حتی در قبال منافع کوتاه مدت سازمان¬ها و کشورها نیز هیچ گونه نظارت و بازرسی وجود ندارد و در عین حال منابع کافی و مناسب نیز برای این کار در دسترس نیستند. حتی در نقاطی که بازرسی وجود دارد، انگیزه¬های کمی وجود دارد و مزایای مالی آن قدر پایین هستند که افراد ترجیح می¬دهند قانون را نقض کنند. لذا حتی در بهترین سازمان¬ها، هرگز به مشکلات ناشی از کار شیفتی پرداخته نمی¬شود.
برنامة استراحت و تنفس
بسیاری از قوانین قدیمی و منسوخ هستند. راه¬کارهای بین¬المللی در قبال کار شیفتی موجود هستند اما در بسیاری از محیط¬های کاری نمی¬توان آنها را به راحتی اجرا کرد. در مورد کار شیفتی، راه¬کارهای معدودی وجود دارند و برای زمان استراحت یا سیستم تنفس در کار، تنها یک استاندارد بین¬المللی وجود دارد. البته ممکن است این امر بدان دلیل باشد که تحمل کارگران در برابر کار شیفتی، عادات خواب، بیداری، و غیره، با هم متفاوت هستند – همان طور که عوامل محیطی مانند موقعیت اجتماعی و خانوادگی کارگران نیز با یکدیگر تفاوت دارند. حتی ممکن است تفاوت¬های فاحشی میان نژادها و فرهنگ¬های گوناگون وجود داشته باشند.
زمان تنفس در کار، برای این تعبیه شده که به کارگران زمان داده شود تا خستگی در کنند و بتوانند نیازهای شخصی خود (مانند رفتن به توالت) را رفع کنند. در این زمینه تحقیقات اندکی انجام شده است. اینکه زمان تنفس چگونه بر سلامت جسمی و روانی کارگران تاثیر می¬گذارد و این امر چگونه بر سطح بهره¬وری اثرگذار است، باید مورد بررسی¬های دقیق و نوین قرار بگیرند. فرض بر آن است که کاهش خستگی و استرس کاری از طریق یک برنامة کارآمد تنفس و استراحت قابل حصول است. مثلاً، ممکن است در پایان یک روز کاری یا یک شیفت که فرد خسته است، به زمان استرحت طولانی¬تری نیاز باشد. باسین و ثوم (1997) افزایش مقاومت الکتریکی پوست در زمان استراحت و تنفس کاری را اثبات کردند.
هنگام غروب – که به دلایل مشخصی زمانی نرمال برای انجام فعالیت¬های افراد به شمار می¬رود – رایج¬ترین زمان برای ارتباط با خانواده و دوستان است. بنابراین، اکثر کارگران شیفتی، برای ارتباط با دوستان و خانواده، غروب را بیش از هر زمان دیگری در طول روز ترجیح می¬دهند. افزایش ساعات کار در هنگام غروب یا شیفت شب، باعث می¬شود که کارگران ارتباطات اجتماعی خود را از دست بدهند و عصبی شده یا دچار استرس گردند. برنامه¬های شیفتی باید این عواملی و همچنین موضوعات مشخصی همچون پرهیز از شروع کار خیلی زود در شیفت صبح یا تغییر سریع از شیفت شب به شیفت بعد از ظهر روز بعد را در نظر بگیرند.
دیگر موضوعات (که ساده به نظر می¬رسند اما اهمیت بسیار زیادی دارند) عبارتند از:
• مسلماً برای رفع خستگی ذهنی به استراحت و تنفس نیاز است – به ویژه وقتی که کار نیازمند توجه ذهنی باشد؛
• اگرچه برنامه¬های استراحت و تنفس حجم بار جسمی را کاهش می¬دهند – و زمانی را برای رفع خستگی¬های گذشته فراهم می¬کنند – اما هنوز هم باید توجه خاصی به طول کار شیفتی یا کار در یک روز کامل مبذول داشت؛
• برای برخی کارها به ویژه کارهایی که نیازمند توجه ذهنی هستند، مفید است تا یک سیستم جامع استراحت در کار که دربرگیرندة یک برنامة تنفس است، در نظر گرفته شود؛
• برای وظایفی که یکنواخت هستند، استراحت¬های مکرر و پی در پی توصیه نمی¬شوند.
بنابراین، نتایج برنامه¬های کاری باید بارها ارزیابی شوند تا تضمین گردید که ترکیب کار/ استراحت منطبق با ماهیت متغیر کار و محیط کار است – این امر به ویژه زمانی اهمیت دارد که حجم کار سنگین و خستگی آن زیاد است. سیستم استراحت در کار باید در مرحلة برنامه¬ریزی شغلی مد نظر قرار بگیرد. طبیعتاً، ساعات متمادی و طولانی کار می¬توانند امکان بروز اشتباه یا حوادث را بالا ببرند. به نفع سازمان و نیروی کار است که این اشتباهات و حوادث را به حداقل برسانند.
به دلایل اجتماعی، هر الگوی کار شیفتی باید در برگیرندة تعطیلات پایان هفته با حداقل دو روز متوالی تعطیل باشد. حتی شواهد حکایت از آن دارند که در کار شیفتی ساعات غیر از روز، بازگشت به کار پس از تعطیلات پایان کار ساده¬تر است هر چند که ممکن است که از سرگیری کار در ساعات غیر روز تا حدی تحت تاثیر قرار بگیرد. تعداد روزهای متوالی کار باید محدود شود هر چند که در بسیاری موارد، انجام این کار بسیار دشوار است.
تحمل (طاقت)
تحمل یک کارگر در برابر الگوی یک شیفت خاص، بر ماهیت واکنش¬های او تاثیرگذار است. آکرشدت و تروسوال (1981) اظهار می¬دارند که سطح تحمل تحت تاثیر عواملی همچون محیط کار، ماهیت الگوی خواب و زندگی اجتماعی و خانوادگی فرد است. فقدان تحمل (یا تحمل بیش از حد) می¬تواند به کسالت مزمن، خستگی شدید، از دست دادن هارمونی در ریتم فعالیت¬های شبانه¬روزی، مشکلات عصبی و مشکلات هضم غذا بینجامد. اگرچه ممکن است گارگران مختلف دارای سطوح متفاوتی از تحمل باشند، اما نباید این را معیاری متمایزکننده برای گزینش و انتخاب کارگران بدانیم. می¬توان به کمک روش¬هایی ساده همچون زمان¬بندی صرف غذا یا مراقبت¬های منظم پزشکی، سطح تحمل افراد را بالا برد (یا اثرات مضر کار شیفتی را به حداقل رساند) و یک الگوی منظم را برای خوابیدن و بیدار شدن اجرا کرد. ارایة امکانات برای مراقبت¬های پزشکی و خدمات بهداشتی می¬توانند نقش مهمی در افزایش تحمل افراد داشته باشند.
چرت زدن و هوشیاری
چرت¬های برنامه¬ریزی شده در زمان تنفس – حداقل 30 دقیقه – می¬تواند سطح هوشیاری در طول شیفت شب را افزایش دهد. البته، ایجاد زمان¬بندی مناسب و طول چرت زدن در زمان تنفس، کار دشواری است. مثلاً تعیین زمان بیدار شدن دشوار و سریعاً از سر گرفتن کار بعد از بیدار شدن عملاً غیرممکن است. یک راه دیگر – از آنجا که استراحت¬های توام با چرت زدن به ندرت رخ می¬دهند – ترغیب الگوهای مناسب خوابیدن در منزل است – مثلاً از طریق برنامة مشاوره در قبال سطح هوشیاری افراد. اثبات شده که توازن میان خواب و بیداری تحت تاثیر تناسب اندام است.
زمان غذا و زمان خواب
زمان غذا و زمان خواب بخشی از الگوی زندگی خانوادگی افراد هستند. برای کارگران شیفتی، باید آنها را با هم مد نظر قرار داد – اما زمان¬بندی غذا و خواب برای یک کارگر شیفتی می¬تواند مشکلاتی را برای دیگر اعضای خانواده به دنبال داشته باشد. رفتار غذا خوردن و همچنین نوع غذای صرف شده نیز برای توالی و زمان¬بندی صرف غذا بسیار مهم هستند. یک رژیم مناسب باید حفظ شود – ممکن است این امر به معنای آن باشد که یک کارگر شیفتی باید در زمان صرف غذا، طعام متفاوتی بخورد. این نوع فشارهای اجتماعی برای انطباق و پذیرفته شدن توسط خانواده، می¬تواند باعث سوءتغذیه شود. روتنفرانز (1982) اظهار می¬دارد بین 20 تا 75 درصد کارگران شیفت شب، از برهم خوردن میل و اشتهایشان به غذا شکایت دارند در حالی که این رقم برای کارگران شیفت روز، بین 10 تا 25 درصد است. اغلب، کارگران شیفت شب زمان اندکی برای غذا خوردن دارند و معمولاً غذایشان را در زمان کوتاه تنفس و استراحت بین کار می¬خورند.
برنامه¬های جایگزین
یک برنامة نوآورانة کاری در برخی تحقیقات معرفی شده که طبق این برنامه، چرت زدن کوتاه در طول شیفت شب، نتایج مطلوبی به دنبال دارد. زمان¬بندی مناسب شیفت¬ها و تنفس¬ها در مقالات گوناگونی مورد بحث قرار گرفته است. نائوت (1993) معیارهایی را برای برنامه¬ریزی شیفت¬ها ارایه می¬دهد که می¬توان آنها را «عوامل توسعة تولید» نامید. به همین صورت، فولکارد (1992) دربارة زمان¬بندی¬ مناسب شیفت¬های کاری بحث می¬کند که مزایای زیادی برای مدیریت و کارکنان دارند. بنابراین به نظر می¬رسد که الگوهای کار شیفتی می¬توانند برای افزایش بهره¬وری تدوین شوند و در عین حال می¬توان یک سیستم شیفتی پایدار را ایجاد کرد. فولکارد (1993) اظهار می¬دارد که این امر را می¬توان به طریقی انجام داد که سلامتی و ایمنی کارکنان افزایش یابد و بسیاری از نیازهای اجتماعی و خانوادگی آنها را رفع کرد.
استفاده از یک «زمان کاری بهینه» باید مد نظر قرار بگیرد که می¬تواند مزایایی واقعی برای کارگران شیفت شب به دنبال داشته باشد. تفاوت در سطح خستگی میان ساعات کاری نرمال و ساعات کاری متوسط و همچنین زمان¬های استراحت و دیگر برنامه¬های عملی باید به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد تا مشخص شود که چگونه می¬توان بهترین سازماندهی را انجام داد تا نیازهای سازمان¬ها و کارکنان رفع شوند.
تنظیم برنامة شیفت
ماهیت و سطح تنظیم ذهنی و فیزیکی برنامه¬های کاری برای کارگران، در مقالات زیادی مورد بحث قرار گرفته است. اگرچه چنین تنظیماتی به طبیعت کار، حجم کار و سطح تحمل افراد در برابر خستگی بستگی دارند اما می¬توان چنین تنظیمات و تغییراتی را به شکلی مثبت انجام داد و در نتیجه کارگران را برای کار شیفتی آماده کرد. داهلگرن (1981) اظهار می¬دارد که تنظیم برنامه¬های شبانه¬روزی، برای گردش برنامه¬های کار شیفتی اهمیت بسیار زیادی دارند.
تیم زیسلر (1990) اعلام کرد که برای تنظیم مجدد ساعت بیولوژیکی از نور روشن استفاده کرد و سطح هوشیاری را در طول شب افزایش داد. البته هزینة به کارگیری نور روشن مناسب و استفادة صحیح از آن، بسیار بالا و در اغلب موارد غیرممکن است.
عدم چنین تنظیماتی در مدت زمان کوتاه خواب پس از شیفت شب کاری دیده می¬شود. به طور کلی، ساعت شبانه¬روزی بدن یک کارگر شیفتی، در عرض یک هفته برای کار در شب تنظیم نمی¬شود. این امر را باید در تعیین الگوهای کار شیفتی، سطح عملکرد مورد انتظار و مسایل بهداشتی و ایمنی کارگران مد نظر داشت. استراحت اندک پس از یک شیفت کاری، بدن انسان را تحت استرس شدیدی قرار می¬دهد. نگرانی و پریشانی حاصله نقش مهمی در تاثیرگذاری بر کار افراد دارد. بنابراین، به هنگام تنظیم برنامه¬های شیفت، باید اثرات هماهنگی و ریتم شبانه¬روزی را به مجموعه¬ای از عوامل مورد استفاده برای حداقل رساندن خستگی کارگران شیفتی اضافه کرد.
علاوه بر روابط مطلق فیزیکی میان کار شیفتی و تنظیم برنامه¬های مربوطه، سازگاری انسان با کار شیفتی تحت تاثیر ویژگی¬های شناختی، روانی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی انسان قرار دارد. میزان خستگی تحت تاثیر شرایط محیطی و جوی، آشنایی با فعالیت¬های شغلی و عواملی همچون شرایط کاری، نوع شغل، وظایف، سازماندهی کار و غیره قرار دارد. شرایط روانی جسمانی، شناختی و فرهنگی اجتماعی نیز با کار در صبح یا شب ارتباط مستقیمی دارند که این امر را می¬توان به کمک درون¬گرایی، برون¬گرایی و مسایل روحی روانی اصلاح کرد.
انعطاف¬پذیری
انعطاف¬پذیری در یک سیستم شیفتی می¬توانند مزایای بیشتری برای کارگران به دنبال داشته باشد زیرا آنها می¬توانند به راحتی میان شرایط کاری و غیرکاری زندگی خود توازن برقرار کنند. انعطاف¬پذیری زمانی، در برخی شرایط اهمیتی بیشتر از شرایط نرمال و طبیعی دارد. با شناسایی مداخلات مناسب، مدیران یا برنامه¬ریزان مشاغل حرفه¬ای باید قابل تنظیم و انعطاف¬پذیر باشند لذا کارگران شیفتی قادر خواهند بود تا زندگی خانوادگی و اجتماعی خود را متوازن سازند و مشکلات پیش روی خود را به حداقل برسانند. فعالیت¬های داخلی و زندگی خانوادگی می¬توانند همراه با کمی آموزش و تمرین، به شکلی مناسب سازماندهی شوند و می¬توان آنها را طبق سیستم شیفتی تنظیم کرد. البته، سیستم¬های شیفتی انعطاف¬پذیر نباید در زمانی که مورد استفاده قرار بگیرند که ممکن است نتایج منفی و معکوس برای تولید به همراه داشته باشند – مانند زمانی که ماهیت کار نیازمند حضور تمامی کارگران است. بنابراین از این امر عمدتاً برای مشاغل اداری استفاده می¬شود. البته، استفاده از آن در بخش¬های گوناگون کار را نیز باید مد نظر قرار داد. مثلاً انعطاف¬پذیری با می¬تواند در سیستم¬های تولید میسر باشد که از گروه¬های کاری مستقل استفاده می¬نمایند.
برنامه¬های مشارکتی و مسئولیت مشترک
این تجزیه و تحلیل نشان می¬دهد که در برنامه¬ریزی کار به ویژه در قبال برنامه¬های شیفتی، عوامل مختلفی دخیل هستند که مزایای زیادی هم برای سازمان¬ها دارند و هم کارکنان. این امر بدان معنا است که برنامه¬ریزی شیفت باید در برنامه¬های مسئولیتی¬پذیری، برنامه¬های مشارکتی و حوزة مشاورة گروه¬ها گنجانده شوند. این گونه اقدامات مشترک و مسئولیت¬پذیری جمعی، بر سلامت ذهنی کارگران تأثیر گذارده و توانایی آنها برای تنظیم کار شیفتی را افزایش می¬دهد. این مسئولیت¬پذیری مشترک باید در تحقیقات ساده¬ای اشاعه یابد که می¬توان از آنها برای کمک به انجام مباحث و تصمیم¬سازی مرتبط با برنامه¬های شیفتی استفاده کرد. سرپرستان، سرکارگران، وقت¬نگه¬¬داران و مسئولان باید عملکرد کارگران، سطح حوادث، میزان آسیب¬ها و غیره را ثبت کنند. این موارد و دیگر موضوعات مرتبط با کار باید به طور منظم با مدیران مورد بحث و بررسی قرار بگیرند تا تغییراتی ساده که می¬توانند دارای نفع متقابل باشند، شناسایی گردند. اکثر تغییرات باید دارای توالی اندک – مثلاً سالانه – باشند. موضوع عملکرد کارگران بیشتر مورد توجه است اما در قبال مصون نگاه داشتن کارگران، شاید لازم باشد تا افراد را از کارهای پرخطر به بخش¬هایی – مثلاً مشاغل غیرشیفتی یا حتی بازنشستگی زودهنگام – منتقل کرد. تیم ماکی (1997) تایید می¬نماید که چنین رویکرد مشارکتی در قبال برنامه¬ریزی کار شیفتی منافع کارگران و مدیریت را حفظ می¬نماید و گیسل و ناوث (1997) بر مبانی علمی برای برنامه¬ریزی مشارکتی و اجرای سیستم¬های شیفتی کمک می¬کنند.
ایمنی و کاربردهای کارپژوهی
کار شیفتی می¬تواند بر حساسیت کارگران به مسایل فیزیکی، شیمیایی یا بیولوژیکی، گرد و غبار یا سر و صدا به ویژه در شب تاثیر بگذارد. رواک (1978) اظهار می¬دارد که سطح تحمل و ارزش¬های اصلی افراد تحت تاثیر عوامل فیزیولوژیکی، روانی اجتماعی، فرهنگی و شناختی قرار دارند.
مطالعات همه¬گیرشناسی (اپیدمیولوژیکی) در مورد کار شیفتی، اجام شده¬اند. برای تعیین محدودیت¬های کاری و برنامه¬های نامعمول یا فوق¬العادة کاری، راهکارهایی ارایه شده¬اند. این تحقیقات همه¬گیرشناسی و مطالعات تجربی برای مشاهدة تفاوت¬ها در خستگی فیزیکی و ذهنی مرتبط با تغییر در پارامترهای محیطی و همچنین ارایة پیشنهادهایی برای افزایش سلامت، ایمنی و کارپژوهی افراد ضروری هستند.
در سطحی ساده¬تر و در طراحی برنامه¬های مناسب شیفتی، باید شرایط کاری را با استفاده از چک لیست¬های کارپژوهی و مد نظر قرار دادن دیدگاه¬ها، موقعیت، عملکرد و رضایت شغلی کارگران بررسی نمود.
علاوه بر عوامل محیطی، تفاوت¬های بهم¬وابسته و بین فردی در ارتباط با کار شیفتی وجود دارند که بر سلامت، بهداشت، ایمنی و عملکرد بالای کارگران اثر می¬گذارند. عوامل خارج از محیط کار نیز نقش دارند. ممکن است کارگری در یک منطقة پر سر و صدا، در یک موقعیت خانوادگی پر از استرس (شلوغی بیش از حد خانواده، کودکانی که مرتباً گریه می¬کنند و غیره) زندگی کند. چنین عواملی بر الگوهای خواب و تحمل در برابر عوامل محیطی تاثیر می¬گذارند.
یک وضعیت «مهم» آن است که کارگران باید دربارة ریسک¬های احتمالی مرتبط با کار که شرایط مضر را فراهم می¬آورند و همچنین مشکلاتی که ممکن است در پروسة انطباق خود با این شرایط تجربه کنند، آگاه باشند.
برنامه¬های آموزشی و تحصیلی
برنامه¬های آموزشی و تحصیلی، اهمیتی حیاتی برای انتشار اطلاعات و توسعة رفتارهای بهداشتی و افزایش آگاهی دارند. می¬توان مسایل مهم را از طریق اطلاعات، آموزش، تحصیل، تنظیم، سازگاری با کار شیفتی و برنامه¬های شیفتی مرتبط حل کرد یا به حداقل رساند. روش¬هایی که به موجب آنها آموزش و تحصیل می¬توانند بر خواب، تفاوت¬های شبانه¬روزی فعالیت فیزیولوژیکی یا ابعاد روانی تاثیر بگذارند، ارزیابی شده¬اند و مداخله در سلامت جسمی و ذهنی توسط تیم هارما (1988) مورد بررسی قرار گرفته است. تحصیل و آموزش شغلی می¬توانند انگیزة کارگران را افزایش دهند. این یک عامل مهم در افزایش سلامت، ایمنی، رفاه و سطح بهره¬وری کارگران است. این امر آگاهی از خطرات بهداشتی، ایمنی و سلامتی و همچنین اطلاع در مورد ریتم فعالیت¬های شبانه¬روزی، خواب منظم، چرت زدن، رژیم غذای و دیگر فعالیت¬ها را افزایش می¬دهد. این نوع آموزش می¬تواند به برخی از کارگران شیفتی کمک کند تا بیاموزند چگونه بهتر از پس یک سیستم جدید شیفتی برآیند – دیگر کارگران نیز می¬توانند از یک رهبر که از میان همتایانشان انتخاب شده، تبعیت کنند.
برنامه¬های کوچک اعتباری
به نظر می¬رسد کارگران شیفتی در بسیاری سازمان¬ها، از دستمزد، مزایا و رابطة میان مدیریت – نیروی کار راضی هستند. از اینرو، محققان بر این باورند که برنامه¬های کوچک اعتباری می¬توانند در ارایة کمک¬های خانوادگی و مزایای رفاهی و همچنین افزایش تولید مفید باشند. در یک اقتصاد فقیر و به شدت رقابتی، بسیاری از مزایا توسط شرکت¬ها قابل پرداخت نیستند. در چنین شرایطی، برنامه¬های کوچک اعتباری (که توسط سازمان¬های غیردولتی و یا برنامه¬های خیریه و به ابتکار انجمن¬ها/ اتحادیه¬های کارگری برگزار می¬شوند) می¬توانند ابزاری اثربخش برای ارایة برخی مزایای اجتماعی و خانوادگی باشند.
شاید بیمة بیماری و از کارافتادگی مهم¬ترین مزیت باشد. از آنجا که احتمال ارایة این نوع بیمه و دیگر مزایا توسط شرکت¬ها اندک است، برنامه¬های کوچک اعتباری مزایایی را برای بیماران ارایه کنند و مزایای دیگری همچون پرداخت یارانه برای حمل و نقل بیماران را متقبل شوند.
نتیجه
هر پیشنهاد و توصیه¬ای، باید شرایط بومی و تغییرات رخ داده در طول زمان را مد نظر قرار دهند. هر معیاری برای افزایش برنامه¬ریزی شیفتی باید برای شرکت¬ها/ مدیران عملی و میسر باشد و باید پس از مشاوره میان کارفرمایان و کارمندان یا نمایندگان آنها به اجرا درآیند. در اکثر موارد، ممکن است آنها نیازمند نظارت بر اجرا توسط بازرسان کارخانه باشند. این مقاله نشان می¬دهد که تنها یک راه¬حل «درست» وجود ندارد که بتواند نگرش¬های فرهنگی اجتماعی کارگران و ابعاد سیستم¬های کاری را برای کمک به کاهش خستگی و مشکلات مرتبط با کار، تلفیق نماید. هر راه¬حلی باید عملی و به لحاظ اجتماعی برای کارخانه یا شرکت مورد نظر مقبول باشد. برای افزایش آگاهی و درک برخی عوامل کلیدی به تحقیق بیشتری نیاز است. در عین حال، تدوین رویکردی در قبال طراحی کار شیفتی نیازمند درک پارامترهای گسترده و تمایل به بحث کردن دربارة موضوعات بر مبنایی مشارکتی باشد. بنابراین می¬توان معیارهایی را در قبال مزایای متقابل پذیرفته شده، تدوین و اعمال کرد.
Hits: 0