خبرهایی از گوشه و کنار درباره ی شرکت های سرمایه گذاری مخاطره پذیر و سایر افراد و شرکت هایی که به دنبال سرمایه گذاری بر روی یک کسب و کار نوپا با ایده های نوآورانه هستند، به گوش می رسد. این خود، یک خبر خوب و مایه خوشحالی است که چنین حرکت هایی در کشور در حال جان گرفتن است.
معمولا، صاحبان استارتاپ ها، که به دنبال جذب سرمایه هستند، از این شرکت ها درخواست وقت برای معرفی کسب و کارشان می کنند و پس از تایید و هماهنگ شدن زمان، از صاحب آن استارتاپ دعوت می شود تا در جلسه ایی که معمولا با حضور اعضای هیات مدیره و گروه مشاوران آن شرکت برگزار می شود، ایده و کسب وکار خود را معرفی، و درخواست خود را برای سرمایه مورد نظر، مطرح نمایند.
با توجه به اینکه اغلب حضار این جلسه، اشخاصی با مشغله های زیاد هستند، معمولا زمانی که به هر ارائه داده می شود ممکن است خیلی کم باشد. در این جلسه کوتاه، که یکی از مهمترین جلسات در طول عمر کاری یک استارتاپ و یک کارآفرین می باشد، نکته به نکته ی حرف های آن کارآفرین زیر ذره بین خواهد بود، سوالات زیادی پرسیده و حرف های زیادی رد و بدل می شود.
کارآفرین، در یک سمت و سرمایه گذاران در سمت مقابل هستند. هر دو، بر اساس تجربیاتشان، پیش فرض هایی از هم در ذهن دارند و در فکر خود، مدام در حال قضاوت طرف مقابل هستند. در این جلسات، کارآفرینان در معرفی توانایی های خود، کارها، ایده ها و خوشبینی شان به آینده، اغراق و بزرگنمایی می کنند که تا اندازه ایی قابل قبول به نظر می رسد و ناشی از هیجانشان برای جذب سرمایه و رسیدن به موفقیت است. اما برخی جملات و حرف هایی که ممکن است از دهانِ شما به عنوان یک کارآفرین تازه کار بیرون آید، دیدگاهِ سرمایه گذاران آگاه، که خود اغلب در گذشته کارآفرین بوده اند را نسبت به شما خدشه دار خواهد کرد. اگر تعداد این گفته ها، از ۲ یا ۳ تا بیشتر شود، سرمایه گذارِ احتمالی در طرف مقابل شما، احساس خواهد کرد که دارید به او دروغ می گویید و به احتمال زیاد از اینکه وقتش را در اختیار شما گذاشته است احساس پیشمانی خواهد کرد.
جملاتی که نباید در ملاقات با سرمایه گذاران بگویید:
۱. هیچ کسی نمی تواند کارهایی که ما می کنیم را انجام دهد:
مگر اینکه جادوگری بلد باشید که این گفته درست باشد. از دید یک سرمایه دار، هر چیزی قیمتی دارد و هر کاری را با پول می توان انجام داد. بنابراین، با شنیدن این جمله، او پیش خودش فکر خواهد کرد که به چه قیمتی می تواند کاری که شما انجام می دهید و فکر می کنید بی نظیر است را از فرد « دیگری » بخرد.
دنیا پراست از انسان های باهوش، خوشفکر و خلاق. رقیب نداشتن در یک کار، اغلب از این ناشی می شود که تقاضا و بازار چندانی برای آن وجود ندارد و کسی به آن اهمیتی نمی دهد.
۲. بهتر است هرچه زودتر به من پاسخ دهید چرا که چیزی نمانده سرمایه گذاران دیگر با ما به توافق برسند:
خب اگر واقعا این طور است، پس چرا امضا نکرده اید؟ سرمایه گذاران، معمولا از این گونه حرف ها که اغلب تو خالی از آب درآمده اند، زیاد شنیده اند. با گفتن این جمله، حتی اگر هم حقیقت داشته باشد، این بدگمانی در ذهن سرمایه گذار جرقه خواهد زد که شاید مشکلی وجود داشته باشد که تا حالا آن سرمایه گذاران دیگر، با شما قرارداد نبسته اند.
۳. چندین سازمان و شرکت بزرگ آماده خرید محصولات / خدمات ما هستند:
درجواب این گفته، سرمایه گذار از شما خواهد پرسید: « آیا قرارداد همکاری یا ثبت سفارش کتبی دارید؟ » چنین حرف هایی تا زمانی که در خواست خدمات یا سفارش کتبی نداشته باشید، هیچ ارزشی ندارد.
۴. محصول ما مثل بمب صدا خواهد کرد و همه بازار را خواهد گرفت:
در یک بازارِ رقابتی، هیچ محصولی هیچ گاه نمی تواند همه بازار را به خود اختصاص دهد. این نوع گفته ها، نشان از بی اطلاعی شما از بازار هدفتان و ناآگاهی از روش های بازاریابی دارد.
۵. پژوهشکده / مرکز آمار / سازمان فلان می گوید اندازه بازار ما در ۱۰ سال آینده ۵۰۰ میلیارد تومان خواهد شد:
تضمینی برای روی دادن بسیاری از پیش بینی های به ظاهر علمی وجود ندارد. پارامترها و عوامل مختلف تاثیر گذار بر بازار آنقدر زیادند که نمی توان آینده را به درستی پیش بینی کرد وصرفا باید به این پیش بینی ها به عنوان حدس های علمی نگاه کرد.
۶. شرکت های بزرگ در بازار ما، کندتر و احمق تر از آن هستند که بتوانند با ما رقابت کنند:
با این گفته، باز هم همان تفکر «هر چیزی قیمتی دارد» به ذهن سرمایه گذار احتمالی می آید. واقعیت این است که معمولا تا زمانی که یک شرکت نوپا بازار شرکت های بزرگ را تهدید نکنند، نادیده گرفته می شوند. اما به محض احساس خطر، اولین کاری که توسط شرکت بزرگ انجام خواهد شد راه اندازی بخشی در درون یا بیرون خود با بودجه ایی هنگفت است که محصولات یا خدمات شما را شبیه سازی کند و شما را له کند. اگر از عهده این کار بر نیاید، تلاش خواهد کرد تا کسب و کارتان را یکجا بخرد.
۷. تیم ما، بهترین تیم کاری ممکن است:
اعضای تیم ها، انسان ها هستند. و هر انسانی در هر زمانی ممکن است اشتباه کند، حالش خوش نباشد، بی انگیزه باشد یا انرژی لازم را برای کار مفید نداشته باشد. اگر چه سرمایه گذاران اغلب به شما می گویند که برای ما «تیم» مهم است و ما بر روی انسانها سرمایه گذاری می کنیم، اما آنقدر هم زود باور نیستند که فکر کنند تیم شما، اتفاقا، بهترین تیم کاری ممکن برای مدیریت کسب و کارتان است. آنها به محض دیدن شما، افرادی را در ذهن خود برای افزودن یا تغییر در تیم تان تصور کرده اند.
۸. ما ایده / محصول / اختراعمان را ثبت کرده ایم در نتیجه کسی نمی تواند آن را بدزدد:
این دیدگاه که با ثبت کردن یک ایده یا اختراع آن را در برابر سوء استفاده محافظت کرده اید توسط سرمایه گذاران قابل قبول نیست. مگر اینکه مثلا ایده یا اختراع شما یک دارو یا ماده شیمیایی باشد. آن ها می دانند که برای حفظ و دفاع از حقوق یک ایده یا اختراع باید کلی هزینه کرد. یک سرمایه گذارِ کارکشته می داند که اجرا کردن یک ایده بهترین راه محافظت از آن است.
۹. فعلا نمونه ایی از محصول / خدمات ما آماده نیست اما بعد از گرفتن سرمایه فورا آماده می شود:
اگر واقعا این طور باشد، ۲ حالت ممکن است رخ دهد. ۱) سرمایه گذار تا نمونه ایی از محصول یا سرویس شما را نبیند نمی تواند با آن ارتباط برقرار کند و آن را درک کند در نتیجه شما را رد خواهد کرد. ۲) اگر ایده ی شما که هنوز نمونه ایی اجرایی از آن را ندارید در نظر سرمایه گذار ایده ی خیلی خوبی باشد، او ممکن است به شما سرمایه بدهد اما در ازای بخش بسیار بزرگی از سهام شرکت شما و ممکن است بعد از اینکار، شما را هم بر کنار کند.
۱۰. ایران ۷۵ میلیون نفر جمعیت دارد. تنها کاری که باید بکنیم این است که فقط ۱% از این جمعیت را مشتری خود کنیم:
این گمانه زنی ها و چرتکه انداختن های عمومی، کلی گویی هایی غیرعملی هستند. با این جملات، سرمایه گذار پی خواهد برد که شما بیشتر در خیال و آرزو به سر می برید تا واقعیت، و ارزیابی خود را از اندازه بازار احتمالی بر محاسبات ساده انگارانه بنا نهاده اید. در واقعیت، رسیدن به آن ۱% که در ابتدا ناچیز به نظر می رسد، نا ممکن و یا بسیار دشوار و نیازمند هزینه های کلان خواهد بود.
دریافت فایل اجرای صوتی: ۱۰ دقیقه — ۷ مگابایت
~ خوشفکری
Hits: 0