دانشجويان مجازي اغلب نسبت به مدت زمان مورد نياز براي به پايان رسانيدن آموزش درون شبكهاي (Online) آگاهي ندارند. در حقيقت بر خلاف دسترسي آسان به اين نوع آموزش، تحقيقات نشان ميدهند كه طول مدت تحصيل آن دو برابر آموزش به شيوه سنتي است (پالوف و پرات، 1999؛ گيلبرت، 2001). در نتيجه مشاركت در فرايند ياددهي- يادگيري درون شبكهاي مستلزم تعهدي عملي نسبت به آن از طرف دانشجويان و مربيان است. مديريت زمان بايد همسو و سازگار با ماهيت برنامه درسي باشد. بعضاً از مربيان خواسته ميشود تا به دانشجويان در مديريت زمان طي فرايند يادگيري كمك كنند. از اين رو وظيفه آنها اين است كه اهميت هر يك از سرفصلهاي مطالب درسي را در جريان آموزش براي دانشجويان بيان كنند . مقاله حاضر به بررسي شيوه هاي بهبود مديريت زمان در دانشگاه مجازي ميپردازد .
مباني مديريت زمان
براساس مديريت زمان، توصيه در هر زمينهاي مبتني بر اهداف صورت ميپذيرد. بهمحض اينكه اهداف و اولويتها مشخص شدند، زمان مورد نياز براي آنها تخصيص مييابد. به اين روش ميتوان براي شركت دانشجويان مجازي در آموزش درون شبكهاي برنامهريزي كرده و از ايجاد اضطراب در آنها ممانعت بهعمل آورد. در اين قسمت چند توصيه كلي براي دانشجويان مجازي ارائه ميشود:
_ اهداف بايد كاملاً مشخص باشند: آموزش درون شبكهاي شيوهاي ساده و آسان براي گذراندن واحدهاي درسي نيست. برآورد ميشود كه دانشجوي درون شبكهاي 12 تا 15 ساعت در هفته درگير تحصيل خواهد بود (گيلبرت، 2001). در نتيجه لازم است برنامهريزي بر اساس آن صورت گيرد.
_ مشخص نماييد، چه مقدار وقت براي مطالعه درون شبكهاي در اختيار است: ارزيابي واقعبينانه از وقت مورد نياز براي انجام وظايف روزانه همچون انجام تكاليف درسي، رفت و آمد و رسيدگي به امور خانواده حائز اهميت است. اين ارزيابي به دانشجويان كمك ميكند تا از گرفتن واحدهاي درسي زياد خودداري كنند. معمولاً دانشجويان اظهار ميكنند كه تكاليف آنها در واحدهاي درسي ثبت نام شده، به حدي زياد است كه بسا ادامه تحصيل را با مشكل روبرو ميسازد.
تعيين اهداف
هنگامي دانشجوي مجازي در آموزش درون شبكهاي به موفقيت دست مييابد كه اهداف مشخصي داشته باشد. ثبت نام در آموزش با هدف روشن، موجب جذابيت محيط يادگيري و ادامه تحصيل ميشود.
بيشتر دانشجويان مسن صرفاً به منظور اخذ گواهي يا مدركي براي حرفه خود در آموزش درون شبكهاي شركت ميكنند. اگر چه ممكن است كه دانشجويان جوانتر در راستاي رسيدن به اهداف شغلي در اين نوع آموزش شركت نكنند، اما بهپايان رسانيدن دوره جهت دريافت مدرك تحصيلي به خودي خود براي ايجاد انگيزه در آنها كفايت ميكند. در نتيجه، دانشجويان مجازي بايد تشويق شوند كه براي شركت در آموزش و نيز ارزيابي نتيجه برنامهها، اهداف روشني را دنبال كنند. حتي اگر دانشجويان در پي تحصيل به منظور كسب مدرك باشند، داشتن اهداف واقعبينانه همراه با تعيين اولويتها ميتواند به آنها در استفاده بهينه از وقت كمك كند.
براي مثال اگر هدف كلي در درس آمار كه بهصورت درون شبكهاي برگزار ميشود، دستيابي به نمره قبولي و هدف واقعي دستيابي به فهم بيشتر از موضوعات گوناگون درس باشد، دانشجو ميتواند به ارزيابي و اولويتبندي اهداف درسي اقدام نموده و سپس بر اساس يك زمانبندي منطقي براي آنها برنامهريزي نمايد. اغلب به مربيان توصيه ميشود كه دانشجويان خود را تشويق كنند تا در ابتداي دوره به منظور كمك به تشكيل گروه در جهت اهداف يادگيري تشريك مساعي كنند. اين فعاليتها مبناي مديريت زمان را تشكيل ميدهد.
لازم به ذكر است كه دانشجويان در برخورد با محيط بايد انعطافپذير باشند: آموزش درون شبكهاي در جهان واقعي صورت ميگيرد، يعني دانشجويان در محيط خود به خلق فضايي ميپردازند كه امكان يادگيري را فراهم ميآورد. مسائل زندگي ميتواند مانع از اجراي بهترين طرحها و تحقق اهداف و مقاصد شود. دانشجوي مجازي هنگامي كه با مشكلي مواجه ميشود، براي آنكه از درس عقب نيفتد، بايد با مربي تماس گرفته و او را مطلع سازد. مربي نيز لازم است انعطافپذير بوده و براي فائق آمدن بر موانع و مشكلاتي كه ممكن است مانع اتمام دوره تحصيلي شود، با دانشجويان همكاري نمايد. البته اين در صورتي است كه مربي نسبت به وجود مشكل مطمئن شود. بهانههاي دانشجويان براي عدم انجام تكاليف در جهان درون شبكهاي تغيير كرده است. دانشجو ديگر نميگويد كه «تكاليف را در خانهام جا گذاشتم»، بلكه ميگويد: ”رايانهي من خراب شد“ يا ”من بر حسب اتفاق تكاليف خود را حذف كردم“ يا «تكنسيني به اشتباه هارد درايو مرا را دوباره فرمتبندي كرده است». چشم پوشي انحرافات جزيي دانشجوي مجازي در جريان كار از طرف مربي لازم است، اما در صورت تكرار بهانهها، بايد نسبت به آنها شك نمود و از دانشجويان ديگر درباره آنها سؤال كرد.
تعيين اولويتها
به محض مشخص شدن اهداف ميتوان به اولويتبندي آنها پرداخت. دانشجويان بايد بر حسب اهميت و ضرورت اهداف، در صدد تحقق آنها برآيند. جدول مديريت زمان وآموزش درون شبكه اي ، به دانشجويان كمك ميكند تا بر حسب اهميت كارها، به تقسيم بندي زمان بپردازند. در اين قسمت به توضيح ابعاد نمودار يادشده پرداخته ميشود.
الف – فاقد اهميت و فوريت
بسياري از دانشجويان عنوان ميكنند كه براي انجام كارهايي همچون تماس تلفني، تماشاي تلويزيون و يا بازي رايانهاي نياز به زمانبندي ندارند. اين در حالي است كه براي انجام هر كاري بر حسب اهميتي كه دارد، بايد زماني اختصاص داد.
اگرچه بهنظر ميرسد كه انجام كارهاي ياد شده، وقت افراد را به هدر ميدهند، اما براي رفع خستگي پس از يك كار روزانه، مورد نياز است. بنابراين بايد دانشجويان نسبت به اين نوع كارها توجه داشته و زماني را به آن تخصيص دهند. زيرا حتي با انگيزهترين دانشجويان نيز نميتوانند به طور دائم به كار مشغول باشند. كارهايي از قبيل تماس تلفني، تماشاي تلويزيون و … به ما كمك ميكند كه تجديد نيرو كرده و دوباره كارهاي روزانه را ادامه دهيم. البته پرداختن به چنين كارهايي نبايد به گونهاي باشد كه مانع پيشرفت شود.
ب – فاقد اهميت اما فوري
فشار رواني كه بسياري از دانشجويان در طي روز تحمل ميكنند، بعضاً موجب حواس پرتي آنها ميشود. بهگونهاي كه نميدانند دقيقاً چه كارهايي را انجام دادهاند. درگيرشدن (مشغول شدن) در فعاليتهايي كه داراي اهميت نيستند، اما فوري به نظر ميرسند، باعث ميشوند كه دانشجوي مجازي احساس كند، صرفاً در حال انجام كار كم اهميتي بوده و كار زيادي به انجام نرسانيده است.
ح – مهم اما غير فوري
كار با اين طبقه مشكل است، زيرا اغلب كارها تا زماني كه فوريت پيدا نكنند، به تعويق ميافتند. مثلاً شروع انجام تكليف يا نوشتن مقاله مهم است، اما اگر در انجام آنها عجلهاي نباشد، فوري محسوب نميشود. واداشتن دانشجويان به انجام همه تكاليف درسي در مدت زماني كوتاه ممكن نيست، اما اين امر در درازمدت امكانپذير است. مثلاً انجام هر يك از تكاليف درسي به نوبت تا پايان ترم، روشي سودمند است. بدين ترتيب فعاليتهاي مهم در ميان موضوعات مختلف گم نميشوند.
مهم و فوري
تعيين ضربالاجل براي انجام كار موجب ايجاد انگيزه در بسياري از دانشجويان ميشود. مهلت زماني مشخص شده براي ارسال تكاليف، نوشتن مقاله يا پاسخگوئي به بحثهاي درون شبكهاي، اهميت و فوريت كار را افزايش ميدهد. با اين حال براي عدهاي از دانشجويان تعيين ضرب الاجل خوشايند نبوده و به تشكيل گروه صدمه ميزند. مثلاً اگر مهلت ارسال تكاليف را تا يك هفته تمديد كنند، در صورتي كه مطابق با مهلت زماني تعيين شده قبلي، بيشتر دانشجويان اقدام به ارسال آنها كرده باشند، ممكن است از اينكه نميتوانند از مهلت زماني تمديد شده در جهت ارائه هر چه بهتر تكاليف درسي استفاده نمايند، ناراحت شوند.
بسياري از دانشجويان مجازي همانند دانشجويان كلاسهاي حضوري، ترجيح ميدهند، انجام تكاليف درسي خود را تا آخرين فرصت به تعويق اندازند كه اين امر مشكلاتي را در خصوص تشكيل گروه به وجود ميآورد.
مديريت مناسب زمان و تعيين اولويتها در برخورد با نيازها و تقاضاهاي آموزش درون شبكهاي براي شكلگيري گروه يادگيري بسيار حياتي است. اگر دانشجويان متعهد نباشند كه به مطالعات خود بيش از ديگر فعاليتهاي غيرمهم و غيرفوري اولويت دهند، ديگر اعضاي گروه بهواسطه عدم حضور آنها دچار مشكل خواهند شد.
تخصيص وقت براي مطالعه و تعامل درون شبكهاي
گيلبرت (2001) متذكر ميشود كه ابزارهاي مؤثري براي مطالعه وجود دارد، خواه آموزش بهصورت درون شبكهاي باشد و خواه به شكل حضوري و رو در رو. او رويكرد پيش نگري، بررسي و بازنگري را پيشنهاد ميكند. پيشنگري بهمعناي توجه و نگريستن به كل دوره آموزش قبل از شروع آن است و شامل خواندن و مروري بر رئوس مطالب، برنامهريزي پيش از انجام تكاليف، نوشتن مقالات، شركت در امتحانات و هر جلسه گفتگوي برنامهريزي شده است. بررسي به معناي نحوه انجام تكاليف درسي و به روزبودن آن است. بازنگري، كل فرايند ياددهي –يادگيري را در بر ميگيرد و شامل مرور مقالات مورد بحث و ديگر موارد بهمنظور آمادگي براي امتحانات و آزمونهاي كوتاه جواب، نوشتن مقالات، درگيري در فعاليتهاي گروهي كوچك و تمركز بر دانش كسب شده و آموزههاي پيشين ميشود. براي بازنگري، دانشجويان بايد به همه مواد درسي و جزوات دسترسي پيدا كنند. انجام اين كار بهصورت درون شبكهاي سادهتر است، زيرا عمده مواد آموزشي كه در سرتاسر ترم تدريس ميشود، در وب سايت برنامه درسي قابل حصول است.
در هر كلاس ممكن است روش آسان براي دانشجويان حذف نكات كم اهميت و صرفاً انجام تكاليف درسي مهم براي گذرانيدن واحد درسي باشد. اما گيلبرت بر اين عقيده است كه بهمنظور يادگيري اصولي مطالبي كه تدريس ميشود، دانشجويان بايد به مفهوم آنچه مربي ارائه ميكند، توجه كرده، اطلاعات جديد را با اطلاعات قبلي پيوند دهند و حقايق و اطلاعات كلاسي را به تجارب كسب شده در زندگي واقعي مرتبط كنند. به اين ترتيب زمينهاي براي آنها فراهم ميشود كه به تفكر انتقادي و يادگيري عملي دست يابند.
بهمنظور رسيدن به تفكر انتقادي در فرايند آموزش درون شبكهاي، دانشجوي مجازي بايد اوقاتي را در طي هفته براي يادگيري مطالب اختصاص دهد. صرف تنها يك روز در هفته براي خواندن و انجام تكاليف درسي كافي نخواهد بود و بهطور متوسط 2 تا 3 بار در هفته نياز است كه درخصوص ارسال مطالب مورد يادگيري و مراوده با گروه اقداماتي صورت گيرد. دانشجويان در زمان كوتاه قادر به پاسخگويي به همه همكلاسيهاي خود براي كمك به يادگيري نيستند. بنابراين دانشجوي مجازي بايد براي رسيدن به يادگيري درون شبكهاي اثر بخش و كارآمد تلاش نمايد. دو بعد اثربخشي و كارآمدي در خصوص انجام كارها ، را ميتوان در شكل يك مورد مطالعه قرار داد.
انجام كارهاي كم اهميت به شكل ضعيف
اگر دانشجويي كارهاي كم اهميت را درست انجام ندهد، اثر بخشي كمي داشته و زياد كار آمد نخواهد بود. بهجاي انجام كارهاي كم اهميت دانشجو بايد تلاش كند كه به وظايف مهم بپردازد.
انجام كارهاي مهم به شكل ضعيف
اگر كارهاي مهم به شكل ضعيف انجام شوند، نشانگر اثربخشي بالا اما كارآمدي كم خواهد بود. انجام كارهاي مهم به شكل ضعيف، نتيجهاي ندارد. مثلاً وقتي دانشجويي تكاليف درسي خود را با تأخير انجام ميدهد، به نتيجه سودمندي نميرسد. براي افزايش سطح كارآمدي نياز است كه در روند انجام تكاليف، بازنگري شود. بايد دانست كه در اين مورد نميتوان بر اساس قاعده خاصي عمل كرد و شيوههاي مختلفي جهت افزايش كار آمدي وجود دارند. اما بعضاً دانشجويان اظهار داشتهاند كه چنين چيزي به ما گفته نشده است. انجام تكاليف زير حد استاندارد صرفاً موجب ميشود كه دانشجو به ادامه فعاليتهايي بپردازد كه به يادگيري اثر بخش كمك نخواهد كرد. دقيقاً همانند كلاس حضوري، ايجاد ارتباط در كلاس درون شبكهاي حائز اهميت است و انجام تكاليف دليل بر گرفتن نمره خوب در درس نيست.
انجام درست كارهاي كم اهميت
اگر «دانشجويي كارهاي كم اهميت را درست انجام دهد»، نشانگر اثربخشي كم و كارآمدي بالا خواهد بود. همانند انجام كارهاي مهم به شكل ضعيف، انجام درست كارهاي كم اهميت، نتيجهاي در بر ندارد.
بعضاً دانشجويان وقت زيادي را صرف ارائه كاري ميكنند كه كاملاً بي ارتباط با برنامه درسي است، و وقتي آن را به عنوان كاري غير قابل قبول باز ميگردانيم، دچار شوك ميشوند. بنابراين منطقي آن است كه آنها وقت خود را صرف انجام كارهايي كنند كه با ارزش است.
انجام كارهاي مهم به شكل درست
وقتي دانشجويان از وقت به نحوي بهينه استفاده كرده و به انجام كارهاي درست بپردازند به احتمال زياد موفق ميشوند كه اهداف يادگيري را تحقق بخشيده و واحد درسي خود را بگذرانند. بنابراين وقتي كه آنها ياد بگيرند از وقت خود درست استفاده كنند، به همه اهداف يادگيري دست خواهند يافت. بعضي از دانشجويان در يافتهاند كه اگر از برنامهريزي درستي در جهت انجام تكاليف درسي برخوردار باشند، ميتوانند به سطح بالاي از كارآمدي و اثربخشي دست پيدا كنند. بعضي ديگر پي بردهاند كه براي رسيدن به حد بالايي از كارآمدي و اثر بخشي ميتوانند تكاليف درسي را بر حسب اولويت در طي هفته انجام دهند. وظيفه دانشجويان اين است كه فعاليتهاي كم اهميت را از فعاليتهاي با اهميت تشخيص داده و فقط وقت خود را براي انجام كارهاي مهم صرف كنند.
انجام كارها در طول هفته از متراكم شدن آنها جلوگيري كرده و دانشجويان تحت فشار رواني قرار نميگيرند. از اين رو با خونسردي بيشتري به فرايند يادگيري پرداخته و موفق ميشوند.
دوري از كار زياد
در زمان بندي تدريس موضوعات درون شبكهاي زماني براي استراحت در نظر گرفته ميشود. از آنجايي كه كلاسهاي درون شبكهاي به طور 24 ساعته و هفت روز هفته باز بوده و به فعاليتهاي ياددهي-يادگيري ميپردازند، به نظر ميرسد كه نياز است زماني براي استراحت دانشجويان و مربيان اختصاص يابد. تجربه نشان ميدهد كه يادگيري متراكم اثر بخش نبوده و جذابيت آموزش را از بين ميبرد. كلاسهاي درون شبكهاي مانند كلاسهاي حضوري از ايام تعطيلي برخوردار است . تعطيلات، فرصتي است براي دانشجويان كه به انجام تكاليف و ارسال آنها اقدام كنند. اين كار باعث فراهم آمدن فضاي تنفس ميشود، در غير اين صورت فرايند كار بسيار سخت خواهد بود.
به دانشجويان و اعضاي هيأت علميتوصيه ميشود كه اوقاتي را در هفته جهت استراحت اختصاص دهند. مثلاً مربيان ممكن است به دانشجويان اطلاع دهند كه جمعهها تعطيل است. اعلام اين كه در آخر هفته به هيچ نامه الكترونيك پاسخ داده نخواهد شد، نيز غير منطقي نيست. مادام كه دانشجويان از قبل اطلاع يابند كه مربي در زمانهاي معيني در دسترس نيست، مشكلي به وجود نميآيد. دانشجويان نيز ممكن است با توجه به اين مطلب براي تعطيلي خود برنامهريزي كنند.
بدين ترتيب دانشجويان و اعضاي هيأت علمي كه در دورههاي درون شبكهاي شركت دارند، ميدانند كه چه زماني به مسافرت بروند. گرچه به دانشجويان و اعضاي هيأت علميتوصيه نميكنيم كه برنامه مسافرت در وسط ترم داشته باشند، با اين حال امكان مسافرت مرتبط با كار، يكي از مزاياي آموزش درون شبكهاي است. طبق مقررات، دانشجويان و اعضاي هيأت علمي ميتوانند از قبل به يكديگر اطلاع دهند كه به دليل مشكلي كه دارند، در كلاس شركت نميكنند.
مشكلات دانشجويان آموزش درون شبكهاي بعضاً زياد است. به علت ”گزارش دانشجويان در مورد انباشت اطلاعات، اضطراب در مورد برقرار كردن ارتباط، نگراني در مورد پاسخهاي تأخيري در محيط غير همزمان، رشد روز افزون كار و مسئوليت، اشكالات موجود در خصوص ورود به آموزش درون شبكهاي و پيگيري بحث“ (هاراسيم، هيتز، تلس و تروف، 1996، ص 15)، بايد روشهايي جهت بر طرف كردن مشكلات آنها در نظر گرفت. بسياري از مشكلات دانشجويان در آموزش درون شبكهاي ناشي از برخورد با مربيان تازه كار و كم تجربهاي است كه تلاش ميكنند، حجم زيادي از مطالب درسي را در زمان مشخص تدريس كنند. پيگيري مباحث در آموزش درون شبكهاي نسبت به كلاس يا سخنرانيهاي رو در رو سختتر است. علاوه بر اين از دانشجوياني كه به طريقه درون شبكهاي ياد ميگيرند، انتظار ميرود كه مطالبي را در ارتباط با محتواي درس پيدا كرده و به ديگر دانشجويان معرفي كنند. در واقع وظيفه مربي اين است كه رئوس مطالب درسي را مشخص كرده و مسئوليتهاي يادگيري را به دانشجويان محول كند.
براي اين كه دانشجويان دچار مشكل نشوند، به آنها توصيه ميشود كه به موارد زير توجه كنند:
_ صرفاً با هدف گرفتن مطالب از شبكه و ذخيره كردن آنها در رايانه خود وارد سايت برنامه درسي شويد.
_ در صورت امكان، بهمنظور بررسي و خواندن پيامها در اوقات فراغت، آنها را چاپ كنيد.
_ به محض اين كه پيامها مطالعه و بررسي شدند، اقدام به ارسال پاسخهاي تنظيم شده كنيد. تصور نكنيد كه در محيطي غير همزمان، پاسخهاي فوري ضروري است.
_ بهمنظور ارسال پاسخهاي دقيقتر، مطالب را با برنامهي واژهپرداز تهيه و سپس آنها را كپي كرده، به سايت برنامه درسي بفرستيد. اگر فضاي ديسك سخت كم باشد يا از آزمايشگاه رايانه استفاده شود، پاسخها را به ديسك فلاپي كپي و از آنجا منتقل كنيد (پالوف و پرات 1999، ص53).
به حداقل رساندن استفاده از گفتگوي همزمان (چت)، شيوه ديگري براي دور شدن از مشكلات است. چالشهاي برنامه ريزي در ارتباط با تعيين زمان براي جلسه گفتگوي همزمان، ممكن است تا اندازه زيادي باعث ايجاد اضطراب شود. مربي با دانشجويان در خصوص تكاليف درسي گروهي، و نحوه همكاري و همراهي با جلسه وايت بورد در ساعات اداري گفتگو ميكند. وظيفه مربي است كه براي دانشجويان شرايطي فراهم آورد كه در جلسات گفتگو شركت نمايند. البته در صورتي كه دانشجويان امكان شركت در جلسات گفتگو را نداشته باشند، فرصت دسترسي به اطلاعات را از دست نميدهند. با استفاده از ابزارهاي چندگانه ميتوانند به مطالبي كه در جلسات گفتگو مطرح شده، دست يابند.
چگونگي ايجاد الزام، تعهد و مسئوليت
همان طور كه گفتيم، مهارتهاي مربوط به مديريت زمان را بايد همگام با آموزش درون شبكهاي مورد بحث قرار داد. از آن جايي كه بسياري از مؤسسات هنوز برنامههايي در جهت راهنمايي آموزش درون شبكهاي ارائه نكردهاند، اغلب بعد از ثبت نام دانشجوي مجازي، مربي يا مشاور اين وظيفه را برعهده ميگيرند. مربي ميتواند در ابتداي آموزش براي استفاده بهينه از وقت و ايجاد احساس تعهد و مسئوليت نسبت به قوانين و مقررات از پارهاي تمهيدات استفاده كند. اعتقاد ما بر اين است كه در هفته اول آموزش بايد به فعاليتهايي جهت تشكيل گروه پرداخت. مثلاً ارسال معرفينامهيا شرح حال دانشجويان، بيان اهداف و قوانين و مقررات آموزشي. اين امر موجب ميشود كه دانشجويان درون شبكهاي نسبت به وظايف و تكاليف خود در طول ترم و همچنين اوقاتي كه بايد صرف آموزش كنند، آگاهي يابند. جلب توجه دانشجويان نسبت به مطالعه رئوس مطالب درسي ضروري است. بعضي از مربيان از رئوس مطالب، آزمون بهعمل ميآورند و بخشي از نمره درسي را به آن اختصاص ميدهند. همه اينها بهمنظور حصول اطمينان از اين كه دانشجويان رئوس مطالب و انتظارات برنامه درسي را مطالعه ميكنند و ميفهمند، صورت ميگيرد. اغلب بعد از اين مرحله از دانشجويان خواسته ميشود تا مقالهاي الكترونيك يا پيامي به صفحه بحث ارسال كنند و متذكر شوند كه رئوس مطالب درسي را مطالعه كرده و فهميدهاند. از اين رو مشخص ميشود كه آنها با شرايط مندرج در آن از جمله نحوه ارسال مقالات موافقند. اين منجر به نوعي قرارداد يادگيري ميشود، كه در صورت به وجود آمدن مشكلاتي در طول ترم ميتوانند به آن مراجعه كنند.
بعضي از مربيان معتقدند كه نيازي نيست، هفته اول به فعاليتهاي مربوط به تشكيل گروه و توضيح نرمافزارهاي آموزشي اختصاص داده شود. اين امر وقت يادگيري را به هدر ميدهد. با اين حال اگر اهداف يادگيري واقع بينانه و حجم مطالب درسي متناسب با وقت باشند و دانشجويان با روش پژوهش در حوزه برنامه درسي آشنا شوند، از وقت براي تشكيل گروه به درستي استفاده ميشود. اغلب از دانشجويان انتظار ميرود تا در هفته اول، مطالب مورد بحث در هفته دوم را مطالعه كرده و نظرات خود را در خصوص محتواي درس بيان نمايند. براي مثال، اولين سؤال در خصوص درسي تحت عنوان تغيير اجتماعي ممكن است، چنين باشد: درس تغيير اجتماعي چه تأثيري بر زندگي شما داشته است؟
نتيجهگيري
اطمينان از اين كه دانشجويان ضرورت آموزش درون شبكهاي را درك و نسبت به آن تعهد پيدا كردهاند، براي موفقيت كفايت نميكند، اما گامي مؤثر جهت درگير شدن آنها در جريان يادگيري است. جدول زير، مسائل مورد توجه در مديريت زمان را همراه با شيوههاي بهبود آن به طور خلاصه ارائه نموده است.
Hits: 0