بهترین رفتارها در مدلسازی سیستمهای مدیریتی زمانی به دست میآیند که مدل سعی کند رفتارهای دنیای خارج را درون خودش شبیهسازی کند.
به این معنا که حدود مدل به گونه ای مشخص شود که مکانیزمهای علت و معلولی درون خود سیستم قرار داشته باشد. انتظار یافتن دلایل برخی رفتارهای خاص درون خود سیستمها، با انتظاراتی که در دیدگاههای دیگر از سیستمها وجود دارد، در تناقض مستقیم است.
افراد همیشه ترجیح میدهند دلایل مشکلاتشان را یکسری عوامل خارجی بدانند تا به این ترتیب بتوانند خودشان را فارغ از هرگونه تقصیری جلوه دهند. به ندرت میتوان کسی را دید که خودش را دلیل مشکلات خود و سازمانش ببیند. مدیران همیشه سعی میکنند شکستهای سازمانی محصولات و سیاستهایشان را به رقبا، بانکداران و دولت نسبت دهند تا به عملکرد خودشان در زمینه تخصیص منابع، قیمتگذاری کالاها و تفسیرهایشان از نیازهای مشتریان. دولتها همیشه ضعفهای اقتصادیشان را به کشورهای دیگر نسبت میدهند تا به ناتوانی خودشان در شناسایی عیوب داخلی، سیاستهای مالیاتی و پولی.
در مقابل دیدگاه درونگرا، اقتصاددانها همیشه این موضوع را بیان میکنند که سیستم اقتصادی همواره با برخی رفتارهای مهم ناشی از عوامل خارجی در تعادل هستند؛ به این معنا که همیشه برخی مسائل خارجی را در رفتاری که سیستمهای اقتصادی از خود نشان میدهند، موثر میدانند.
رویکرد برونگرا در اقتصاد منجر به دیدن قدرت مالی
به عنوان یکی از سیاستهای مستقل دولت میشود که برای کنترل رفتار اقتصادی به صورت یک طرفه به کار میرود. در حالی که در دیدگاه درونگرا، قدرت مالی دولتها به عنوان یکی از بخشهای داخلی سیستم اقتصادی و مسوول پاسخگویی به قدرتهایی مانند بیکاری و نرخ سود پنداشته میشود.
اقتصاددانها سیکلهای کسب و کار را همیشه به کمک اعمال خارجی دولتها و تاثیری که روی سیستم اقتصادی میگذارند توضیح دادهاند؛ در حالی که در دیدگاه درونگرا، این سیکلها به وسیله نوسانات تولید، اشتغال و انبارها که خود به دلیل جریانات مداوم تغییرات کوچک در روندهای تصمیمگیری ایجاد شدهاند، توضیح داده میشوند.
تاکید مدلسازی دینامیکی به رفتار درونگرا، بیشتر شبیه به رفتار یک مهندس در زمان طراحی یک پالایشگاه نفت است. مهندس به تک تک مشخصات رفتاری رآکتورهای شیمیایی، برجهای تقطیر و تبخیر کنندهها نگاه میکند؛ فکر میکند که آنها چگونه با یکدیگر ارتباط دارند و کنترل میشوند و سپس رفتار دینامیکی ناشی از لوپهای بازخورد آنها را ارزیابی میکند.
این مهندس سعی نمیکند عملکرد یک پالایشگاه را تنها به وسیله اطلاعاتی که در مورد ورودیها و خروجیهای آن دارد، توصیف کند. او فرض نمیکند که این پالایشگاه با نیروهایی که تنها ناشی از عوامل خارجی هستند در تعادل است و تنها آن نیروها و حوادث هستند که روی پالایشگاه تاثیر میگذارند.
مدلهای دینامیک سعی میکنند با تکیه بر دلایل داخلی که منجر به تعیین و تغییر فرآیندهای سیستم میشوند، رفتارهای مطلوب و نامطلوب سیستمها را توضیح دهند.
منابع اطلاعاتی
کارآیی یک مدل به استفاده آن از گستره وسیعی از اطلاعات سیستمی که رفتار آن را بررسی میکند، بستگی دارد. اطلاعات از منابع مختلفی به دست میآیند؛ پایگاه داده ذهنی، پایگاه داده نوشته شده و پایگاه داده عددی. اعمال انسانی عموما نتیجه پایگاه داده ذهنی هستند.
هر کسی که به اهمیت اطلاعات ذهنی شک دارد، تنها با تصور دنیایی که در آن همه اطلاعات از ذهنهای افراد، پاک میشد و مردم سعی میکردند تنها با استفاده از سیاستهای نوشته شده و اطلاعات عددی کارهایشان را اداره کنند، به میزان اهمیت آنها اطمینان پیدا میکند.
هیچ منبع نوشته شدهای برای ساختن یک اتومبیل، مدیریت یک خانواده یا اداره یک کشور کافی نیست. افراد اطلاعات عملی را از عمل کردن در حین آن و تجربه جذب میکنند.
اطلاعات موجود در پایگاه دادههای ذهنی بیشتر در مورد سیاستهای رفتاری هستند و این سیاستها هستند که در ساختن مدلهای دینامیکی به کار میآیند. در این پایگاه داده اطلاعاتی از این قبیل وجود دارد که چرا افراد در مقابل رفتارهای خاص برخی واکنشهای خاص را نشان میدهند، چگونه پاداش و تنبیهها روی تصمیمگیریهایشان تاثیر میگذارند و کجا علایق و خواستههای فردی در تناقض با خواستهها و اهداف سازمانی قرار میگیرند.
مسلما در این پایگاه داده، اغراقها و سادهسازیهای بیشماری از طرف صاحبان صورت میگیرد. به همین دلیل هم اطلاعات به دست آمده از این پایگاه داده باید با اطلاعات موجود در همه پایگاههای دیگر تطبیق داده شوند تا میزان اعتبار و صحت آنها سنجیده شود.
نویسنده: جی فارستر
برگردان: سریما نازاریان
برگرفته: دنیای اقتصاد
Hits: 0