شناختن افراد در اولین برخوردها همیشه برای استخدام نیروهای کاری مهم بوده است
در کسب و کار و در زندگی، حساسترین انتخابی که ما انجام میدهیم، مربوط به مردم است. اما هنوز، قضاوت خوب داشتن از مردم سخت و دشواراست. چگونه میتوانیم در اولین برخورد با مردم، درباره آنها تصور درستی داشته باشیم و بدون نقص و شفاف آنها را بشناسیم و درک کنیم و دانش خودمان را درباره افراد، گسترش دهیم؟
کارآسانی که انجام شده است، تمرکز برشاخصهای بیرونی یعنی نمرههای سیستم پژوهشی و دانشگاهی، ارزش در شبکههای بین مردم، موقعیت اجتماعی وعنوان شغلی است. رسانههای اجتماعی اجازه اضافه کردن لایه های جدیدی از ارزش بیرونی را به ما داده است: چقدردوست در فیس بوک داشته باشند؟ معمولا چه کسی از افرادی که ما میشناسیم، در بین افراد به اشتراک گذاشته شده هستند؟ چه مقدار از کاربران توییتر را دارند؟
اما ارزشها و اعتبارات بیرونی، فقط بخشی از داستان یک شخص را بازگو میکنند. آنها لازمند اما کافی نیستند. مسایل و جنبههایی که آنها در نظر نمیگیرند، خصوصیات «نرمتر» و کمتر پیدای یک شخصیت است که به مراتب، عامل تعیینکنندهتری از شخصیت یک فرد محسوب میشوند. شما میتوانید مهارتها، شخصیت و نگرش را- البته نه آن قدر زیاد- تعلیم بدهیم.
قضاوت با عوامل بیرونی و مبتنی بر مهارت درباره افراد، نسبتا یک مسئله عینی و کار سرراست و بیآلایش است. اندازهگیری صفات و ویژگیهای نرمتری مانند اراده یا نگرش، بسیار بسیار سختتر است و ارتباط فرد به فرد، با توجه و به دقت گوش دادن و مشاهده دقیق را شامل میشود. به همین دلیل است که یک مصاحبه شغلی باید از چند دقیقه پرسش و پاسخ درباره مهارتها فراتر برود و به مسایل پنهانتر و پیچیدهتر نیز بپردازد.
در طول سالیان، نگارنده این مقاله، سوالات بالا را که در بهبود قضاوتش نسبت به مردم، به خصوص درباره شخصیت و نگرششان، کمک کردهاند، جمعآوری و منعکس کرده است. در این جا، ده سوال کلیدی که به شما در درک درونی بهتر “چرا” و “چگونه” ویژگیهای شخصیتی پشت سر یک فرد کمک میکند، آمده است:
1- نسبت گوش دادن به سخن گفتن چیست؟ شما افرادی میخواهید که اعتماد به نفس داشته باشند و ازبیان دیدگاه های خود نترسند اما اگر نسبت حرف زدن به گوش دادن آنها بیشتر از حدود 60 درصد باشد، شما خواهید پرسید که چرا؟ آیا این به دلیل است که این شخص خودستا است و علاقهمند به یادگیری از دیگران نیست، یا فقط به خاطر این که عصبی و درهم و برهم است، این همه حرف میزند؟
2- آیا این فرد انرژی دهنده است یا انرژی گیرنده؟ نوع خاصی از افراد وجود دارند که متاسفانه فقط انرژی منفی پراکنده میکنند؛ شما می دانید که آنها چه کسانی هستند. از آن سو، کسانی هم هستند که به طور مداوم انرژی مثبت را به اشتراک میگذارند و نسبت به زندگی خوشبین هستند. یک ضربالمثل چینی وجود دارد که میگوید: «بهترین راهی که برای به دست آوردن انرژی وجود دارد، این است که آن را بدهید.» انرژیدهندگان مهربان و سخاوتمند هستند و از آن نوع افرادی هستند که شما فورا میخواهید با آنها وقت بگذرانید.
3- احتمال این که فرد به یک وظیفه «کنش» نشان دهد بیشتر است یا این که «واکنش» نشان دهد؟ بعضی از مردم، زمانی که یک وظیفه جدید بر عهدهشان گذاشته میشود، بلافاصله وضعیتی بحرانی و تدافعی به خود میگیرند. اما افراد دیگر، به سوی کنش نشان دادن به وظیفه خود میروند و برای حل مشکل تلاش میکنند. برای بسیاری از مشاغل، شما نوع دوم را میخواهید.
4- آیا این فرد قلبا اعتماد دارد یا آدم چاپلوس و متملقی است؟ هیچ چیز چاپلوسانهای مورد ستایش نیست و مدیران نباید با افراد متملق که بسیار رییس را بالا میبرند یا احساسات اغراق شده از خود نشان میدهند، کنار بیایند. کار کردن با کسانی که میخواهند خودشان باشند، بسیار لذتبخشتر و راضیکنندهتر است.
5.همسرش شبیه چیست؟ یکی از شرکای تجاری نگارنده، به یک نکته بسیار مهم برای مصاحبه استخدام افراد اشاره کرد؛ بیرون رفتن با همسر، شریک یا نزدیک ترین دوستش فرد. ما با شناختن کسی که بیشترین حشر و نشر را با فرد دارد و نیز با دیدن رفتار فرد با کسی که او را خیلی میشناسد، بسیاری حقایق درباره افراد میفهمیم.
6- فرد با کسی که او را نمیشناسد، چطور رفتار میکند؟ از سوی دیگر، مشاهده این که چگونه فرد با کسی که او را به سختی میشناسد، رفتار میکند، بسیار آموزنده است. این همان چیزی است که آزمایش “راننده تاکسی” نامیده میشود؛ آیا فرد در یک مکالمه واقعی با یک پیشخدمت در یک رستوران و یا راننده تاکسی، آدمی باز، مهربان و خوشحال است؟ آیا او آنها را نادیده میگیرد یا به صورتی جسورانه با آنها رفتار میکند؟
7- آیا در پیشینه شخص یا عنصر ستیزهجویانه وجود دارد؟ مسائل مربوط به تاریخچه و پیشینه افراد را جدی بگیرید. تحقیقات نشان داده است که در دوسوم مواقع، استقامت یک فرد برای اصرار در موفق شدن در یک کار، به موفقیتهای او در گذشته ارتباط داشته است. بنابراین اگر یک فرد در پیشینه کاری خود و در اولین سالهای کسب و کار، شکست بخورد، احتمال شکست خوردن در سالهای بعد هم در او وجود دارد و برعکس، اگر یک فرد در دوران جوانی موفقیتهایی کسب کرد، در سالهای بعدی نیز بیشتر احتمال دارد که موفق باشد. بنابراین موفقیت یا شکست در پیشینه افراد، عنصر مهمی برای تصمیمگیری شما میتواند باشد.
8- این فرد چه چیزهایی را خوانده است؟ خواندن عمق میدهد؛ یکی را در درک تاریخ یا شکل دادن به ایدهها کمک میکند، در یکی باعث میشود که افکار و نکات ظریف جدید جرقه بزند و شما را در وضعیت مطلع شدن از وقایع جاری نگه میدارد. این یک کلینگری به افراد است اما باید گفت که بیشترین افراد جالبی که نگارنده با آنها روبهرو شده است، زیاد میخواندهاند و خواندن عموما به افراد درجهای از زکاوت و کنجکاوی را میدهد.
9- آیا شما میخواهید با این فرد به گردشهای طولانی بروید؟ این بند، یک نوع از «آزمون فرودگاه» است؛ این تست را سالها پیش نگارنده در اولین کارش یاد گرفت؛ وقتی که یک داوطلب برای کار را میخواهید استخدام کنید، به این فکر کنید که اگر در یک فرودگاه با او تنها گیر افتادید، چه رفتاری خواهد داشت و آیا میتوانید او را تحمل کنید. این کمک میکند که درباره افراد راحتتر تصمیم بگیرید. در مدلی مشابه، به این فکر کنید که آیا این فردی است که شما مدتی طولانی با او در خارج از کشور در یک ماشین رانندگی میکنید؟
10- آیا شما باور دارید که این شخص از خود آگاه است؟ مهم ترین پیش شرط برای رهبران بزرگ خود آگاهی آنها است. آیا فردی که میخواهید استخدام کنید، از یک زکاوت صادقانه که او چه کسی است و نقاط قوت و ضعفش چیست، برخوردار است؟ آیا او یک میل به یادگیری و گرفتن اقدامات لازم بر اساس آگاهیهای خود را دارد؟ معمولا این سوال خیلی سختتر از پاسخ آن است اما نگریستن به فروتنی و تجانس بین آن چه که فرد فکر میکند، میگوید و عمل میکند، برای شناختن او و پی بردن به قدرت رهبریاش، لازم است.
این ده سوال را در مورد کسی بپرسید یا حتی میتوانید سئوالاتی به زیر مجموعه هر یک از آنها اضافه کنید. اینها شما را برای قضاوت بهتر درباره مردم و افراد که میخواهید استخدام کنید، کمک میکند.
منبع: بیزینس هاروارد ریویو
برگردان: سعید ارکانی
Hits: 0