hiring-personality-skills

برخی عقیده دارند که در هنگام استخدام به شخصیت افراد توجه کنید نه به مهارت آن‌ها، زیرا مهارت‌ها آموختنی است اما شخصیت افراد به‌سختی تغییر می‌کند.

درباره این دیدگاه چند نکته قابل تأمل است:

1. معمولاً گفته می‌شود که برای هر شغل ترجیحات شخصیتی وجود دارد که در بسیاری از موارد هم درست است اما درهرصورت استثنا هم وجود دارد و موارد نقض این ترجیحات هم بسیار دیده می‌شود. مثلاً بسیاری عقیده دارند که فروشنده باید برونگرا باشد اما تجربیات من نشان می‌دهد که فروشندگان درون‌گرا در فروشگاه در بسیاری از موارد بهتر از افراد برونگرا بازدهی دارند چون رفتارشان تهاجمی نیست و مؤدب‌تر هستند.

حتی اگر مشکل ایجاد ارتباط اولیه برای قرار ملاقات را حل کنیم در فروش b2b هم افراد برونگرا که مهارت‌های لازم را آموخته باشند می‌توانند بازدهی بهتری از افراد برونگرای آموزش ندیده داشته باشند.

به یاد داشته باشیم که ثروتمندترین فرد جهان بیل گیتس درون‌گرا است که طبق نظریات ارتباط موفقیت با شخصیت نباید این‌گونه باشد و یا وارن بافت برخلاف آنچه می‌گویند که پولدارها ریسک‌پذیر هستند، یک شخصیت محتاط است.

بنابراین ترجیحات شخصیتی برای موفقیت یا بازدهی بالا در هر شغل یک امر صددرصدی نیست.

2. بسیاری از مواقع بازدهی یک فرد در یک شغل بستگی به سلامت روانی او دارد اما شخصیت یک فرد نشان‌دهنده سلامت روانی وی نیست هر تیپ شخصیتی می‌تواند طیفی از سلامت روانی تا روان‌پریشی کامل را در افراد خود داشته باشد که معمولاً در تست‌های تشخیص شخصیت خواه MBTI, انیگرام یا Disc قابل شناسایی نیست.

3. ویژگی‌های شخصیتی صفر و یک نیستند بلکه شدت و ضعف دارند و اگر از دید MBTI نگاه کنیم بر روی یک طیف قرار دارند. مثلاً درون‌گرا و برونگرای صد درصد بسیار نادرند و معمولاً افراد از نظر یک ویژگی شخصیتی در میانه‌های طیف قرار می‌گیرند ولی به یک سر طیف نزدیک ترند.

4. باید دید منظور از مهارت چه نوع مهارتی است؛ مهارت‌های نرم مثل مهارت‌های ارتباطی، حل مسئله، مذاکره و یا مهارت‌های سخت مثل برنامه‌نویسی کامپیوتر یا مهارت جوشکاری.

مهارت‌های نرم برخی از ویژگی‌های شخصیتی را تعدیل می‌کند. مثلاً کسی که مهارت ارتباطی را آموخته است حتی اگر درون‌گرا باشد ممکن است بهتر از یک فرد برونگرای فاقد آن مهارت با دیگران ارتباط پایدارتر برقرار کند.

اگر منظور مهارت‌های سخت هم باشد برخی از آن‌ها به‌راحتی آموختنی نیست که بخواهیم در استخدام از آن صرف‌نظر کنیم. مثلاً اگر قرار است برنامه‌نویس کامپیوتر استخدام کنیم نمی‌توانیم به‌راحتی یک برنامه‌نویس قوی را به خاطر اینکه فکر می‌کنیم تیپ شخصیتی او متناسب نیست کنار بگذاریم.

نتیجه‌گیری:

به نظر من گزاره آغازین این مطلب بسته به موقعیت شغلی موردنظر و فردی که برای استخدام روبروی ما نشسته است می‌تواند درست یا غلط باشد. بهتر است در هنگام استخدام ضمن در نظر گرفتن تیپ شخصیتی متناسب برای شغل، با توجه به ویژگی های دیگر مصاحبه شونده انعطاف‌پذیر هم باشیم.

 

نوشته: محمد رضا حق‌پرست  |  برگرفته: مدیر پیش‌رو

Hits: 1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *