در سال ۱۹۹۰ بسیاری از اندیشمندان و کارشناسان مباحث توسعه، بر مدلی از توسعه انگشت گذاشتند که در پیادهسازی و اجرای آن حاکمیت مردم به عنوان بازیگران واقعی به رسمیت شناخته شود.
درطی زمان و باترکیب شدن و تاثیر گرفتن از جریانات فکری و تحولات جهانی آن سالها، توسعه پایدار به عنوان مدل نوینی از توسعه مورد بررسی و چالش قرار گرفت.
ورود به هزاره سوم با پیشرفتها و فناوریهای مختلف در تمامیابعاد علمی و فنی همراه بود و مردماین دوره برای عصری که در آن زندگی میکردند عنوان عصر اطلاعات را برگزیدند.
تنوع و گسترش ابزار و زیر ساختهای تکنولوژیکی از یک سو و توسعه فوق العاده دانش و اطلاعات بشر از سوی دیگر و همچنین تاثیر متقابل و فزاینده این دو شاخص عمده عصر اطلاعات که از آن به عنوان فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی یاد میشود باعث شد تا سیر توسعه تکنیک و دانش سریعتر از قبل شود.
بااین زمینه لازم بود که انسان به عنوان بازیگر اصلی این عرصه هویت و نقش تازه ای برای خود بیابد.
لذا با این هدف و با توجه به تجربیات گذشته از مدل های مختلف توسعه و همچنین با بررسی نقش و جایگاه انسان در هریک از آنها، به تعریف جدیدی از توسعه بر اساس محوریت انسان دست یافت و آن را توسعه دانایی محور نام نهاد.
انسان عصر اطلاعات برای پایه ریزی و ساخت جامعه اطلاعاتی نیاز به طراحی و استاندارد سازی اصول و چارچوب های توسعه با توجه به اولویتها، ظرفیتها و امکانات جدید داشت.
بنابراین مبحث توسعه در قرن بیست و یکم نیز به عنوان یک عنصر محوری در برنامههای عمومیجوامع مختلف مورد توجه قرار گرفت.
اما آنچه که توسعه دانایی محور را به عنوان یک الگوی جدید و جامعه دانایی محور را به عنوان منعطفترین جامعه از سایر مدلها و جوامع جدا میسازد توجه جدیاین مدل به مبحث توسعه منابع انسانی به عنوان یک زیر ساخت اساسی است.
این مدل توسعه با دیدگاه فوق العاده پر اهمیتی که برای آموزش قایل است جایگاه ویژهای را برای خلاقیت، فرهنگ، مشارکت، تعلیم و تربیت عمومی، آموزشهای عالی، دسترسی عمومی به امکانات و دانش، تامین نیازهای اساسی و بنیادین انسان به عنوان اولویت و استاندارد در نظر گرفته است.
بنا براین جامعه دانایی محور با توجه به نقش و اهمیت بالایی که برای انسان قایل است و استانداردهایی که پیش روی او گذاشته است سعی میکند نیازهای انسانی را از میان این استانداردها و اولویتها پیدا کند و در رفع و بهبود آنها تلاش کند.
آموزش در جامعه دانایی محور به عنوان یک رکن اساسی بهترین بستر برای توسعه اطلاعاتی است و این توسعه اطلاعاتی دقیقاً به خاطر اهمیت دادن به نقش والای تمامی انسانها و به اصطلاح شهروندان جامعه دانایی محور است.
از سوی دیگر، دستیابی به یک جامعه دانایی محور بدون توجه و پرداختن به موضوع تربیت نیروهای انسانی متخصص در تمامی زمینههای مورد نیاز جامعه برای قرار گرفتن در جریان تولید، طبقهبندی و انتقال اطلاعات، امری غیر ممکن و محال جلوه میکند.
بنابراین میطلبد که در تعیین اولویتهای آموزشی برای جامعه دانایی محور نقش و جایگاه ویژهای برای مساله توسعه منابع انسانی قایل شویم، زیرا انسان رکن اساسی به عنوان توسعه باید محور اصلی برنامهها و روشهای توسعه باشد واین امکان برایش فراهم شود تا در قالب جامعه ای دانایی محور قادر به پرورش خلاقیتها و استعدادهای خود باشد.
Hits: 0