«چشم دربرابر چشم، دندان دربرابر دندان.» این جملهٔ معروفِ حمورابی است. این پادشاه ۴۰۰۰ سال پیش بر تمدن بابل، واقع در منطقۀ بینالنهرین (واقع در عراق امروزی) حکمرانی میکرد. قوانین مدیریتیای که او پایهگذاری کرد یکی از اولین مرامنامههای اخلاقی ـ رفتاری در طول تاریخ است. قوانین او غالبا مستبدانه بودند. به همین دلیل، مشی او در دانشکدههای مدیریت بسیار بدنام است. در این مقاله با نگاهی نو به قوانین حمورابی، با آموزههای شگرف آن برای مدیران امروزی آشنا میشویم. با ما همراه باشید.
قوانین حمورابی در پی سازماندهی مسئولیتهای افراد در مقابل یکدیگر بود. این قوانین اغلب بسیار خشن اما گاهی در کمال تعجب بسیار مدرن بودند! مشیِ حمورابی بسیار مستبدانهتر از آن بوده است که مدیران امروزی بتوانند از آنها الگوبرداری کنند. اما او احتمالا نخستین پادشاهی بود [که علاوه بر حکمرانی]، رهبریِ رعایا را نیز برعهده داشت. حمورابی دغدغۀ رفاه مردم را در سر داشت و خود را چوپانِ مردم (بهمعنی مراقب و هدایتگر که یکی از نامهای حضرت مسیح است) میپنداشت.
ششمین پادشاه تمدن بابِل ، ۲۸۲ قانون مختلف را گردآوری کرد. این قوانین سه مفهوم کلیدی در مدیریت را دربر دارند، مفاهیمی که بسیار موردتوجه مدیران امروزی است:
- مسئولیت پذیری (جوابگویی)؛
- انگیزش؛
- معاملهبهمثل (عدالت و انصاف).
دغدغههای حمورابی نیز اغلب همان دغدغههای مدیران امروز است
- چگونه میتوان [فرهنگ] مسئولیتپذیری را برقرار کرد؟
- چگونه میتوان انگیزهها را [در جهت اهداف شرکت] همراستا کرد؟
- چگونه میتوان خطرات را مدیریت کرد؟ [مدیریت ریسک]
- چگونه میتوان استانداردها را به دیگران آموزش داد؟
اولویت دادن به مسئولیتپذیری
پیش از آنکه عبارت «طرف پای خودش گیر است» به یک اصطلاح تبدیل شود، حمورابی اهمیت آن را میدانست. حمورابی متوجه شد برای حفظ تعهد مردم به توافقهایشان، باید از نقضکنندگان پیمان بهسختی حساب کشید! به روشی که قوانین او ساختوساز ساختمان را قاعدهمند میکند، توجه کنید:
اگر یک پیمانکار ساختمانیِ بابلی خانهای را با مصالح نامرغوب بسازد و به همین دلیل، صاحبخانه بر اثر ریزش ساختمان بمیرد، سازنده محکوم به مرگ است!
قانون شماره ۲۳۲
بله، عقوبت سرپیچی از قوانین حمورابی بسیار خشن است. اما معماران بابلی با آگاهی از این مجازات به جزئیات ساختوساز توجه میکردند و ساختمانهایی با کیفیت میساختند. وقتی پای طرفین یک توافق واقعا گیر باشد، اهمیت بیشتری برای منصف بودن و نتیجۀ کار قائل میشوند.
همراستا کردن انگیزهها
قوانین حمورابی یکی از اولین تلاشهای بشر برای همراستا کردن انگیزهها در طول تاریخ است. این قوانین انگیزۀ پیمانکاران ساختمانی برای استفاده از مصالح کمکیفیت و استانداردهای پایین را از بین میبُرد. با توجه به خطر ریزش ساختمان [و مجازات اعدام]، چه انگیزهای میتوانست کمفروشی را توجیه کند؟ به این ترتیب، پیمانکاران انگیزهای برای درنظر گرفتن ضریب اطمینان نیز پیدا میکردند! آنها علاوه بر درنظر گرفتن شرایط قابلپیشبینی مانند بادهای شدید، حوادث غیرمترقبهای مانند زلزله را نیز مدنظر قرار میدادند. پیشبینی و مدنظر قرار دادن رویدادهای غیرمنتظره بهنفع خودِ تأمینکنندگانی (کسبوکارها) بود که در محدودۀ قوانین حمورابی کار میکردند.
مدیریت خطر (ریسک)
حمورابی مخاطرات خطرپذیری را درک میکرد. او متوجه بود که اگر مردم به یکدیگر خیانت کنند و بنیانهای اخلاقی سست شود، سلامت اجتماع بهخطر میافتد. خلاصه اینکه او به دنبال قواعدی بود که «خیرِ جمعی» را تضمین کند. قوانین حمورابی تأمینکنندگان را تشویق میکرد ضریب اطمینان بالایی را در فعالیتهای خود لحاظ کنند که بهنفع جامعه و همۀ طرفین بود.
قوانین حمورابی ماهیتِ نامتقارن [و غیر منصفانۀ] معاملات را تنظیم میکرد. مثلا سازندگان مسکن در مقایسه با خریداران، اطلاعات بیشتری دربارۀ ساختمان دارند. به همین دلیل، اگر عقوبتی برای خطاکاری وجود نداشته باشد، سازندگان مسکن وسوسه میشوند [با پایین آوردن کیفیت،] هزینههای کار را کاهش دهند و سود بیشتری بهدست آورند.
دلایل زیادی وجود دارد که نظامهای مالیِ امروزی، درنظر گرفتن ضریب اطمینان بالا توسط طرفین یک معامله را توصیه نمیکنند. یکی از دلایل، انگیزههای پنهان است! امروزه جریمهکردن مؤسسات بیمسئولیت جایگزین مسئولیتخواهی از اشخاص حقیقی شده است. حتی یک بانکدار بزرگ بهخاطر ریسک پذیری فاجعهآفرینی که بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ را بهبار آورد مؤاخذه نشد! نظامهای مالی معاصر دورزدن قوانین، کلاهبرداری از شرکا، ریسکپذیریهای بیپروا یا کسب درآمد نامشروع برخلاف میل مشتریان را تشویق میکنند!
در رسوایی «Wells Fargo» (بانک و مرکز خدمات مالی چندملیتی که ازنظر سرمایه، چهارمین بانک بزرگ جهان و ازنظر درآمد، بیستوششمین سازمان در جهان است)، کارکنان بانک با گشایش میلیونها حساب جعلی به اهداف فروش بانک میرسیدند (تا سال ۲۰۱۸ این بانک ۲٫۷ میلیارد دلار جریمه و غرامت پرداخته است). اگر با قوانین حمورابی زندگی میکردیم، احتمال بروز چنین رسواییهایی بسیار بعید بود. اگر پای مردم در مسائل گیر باشد، میزان خطرپذیری آنها دقیق و قاعدهمند میشود. اگر زیانِ خطرکردن تنها معطوف به دیگران باشد، ویرانی بهبار میآید.
آموزش استانداردها
شاید مبتکرانهترین ویژگی قوانین حمورابی سادگی فهم آنها برای آحاد مردم بود. از روحانیون تا شهروندان عادی بهراحتی قوانین را درک میکردند. پیچیدگیهای قانونی و زبان غامض قوانینْ کار پادشاه برای مجازات یاغیگری و تمرد از دستورات را ساده میکرد. اما حمورابی سعی داشت از این پیچیدگیها پرهیز کند. او قوانین را بر لوحهای سنگی حک و آنها را در سراسر قلمرو خود پخش کرد.
برخی از قوانین حمورابی احکامی مترقی هستند. مثلا اولین بار در تاریخ، بحث «حداقل دستمزد» و مفهوم «اصل بر برائت است» در آن مطرح میشود. اما قطعا کسی به مدیران توصیه نمیکند مقلد حمورابی باشند! با توجه به استانداردهای جهان معاصر، قوانین او بهشدت خشن بودند. با این حال، تکاپوی حمورابی در برقراری مسئولیتپذیری، همراستا نمودن انگیزهها، مدیریت خطر و آموزش استانداردها برای همۀ مدیران آموزنده است.
منبع: چطور